معرفی حنا میرجانیان

  من حنا میرجانیان، درست دو روز بعد از حمله عراق به ایران، در تهران متولد شدم. شش سال اول زندگی به خوبی و خوشی البته در سایه سار جنگ تمام شد و راهی مدرسه شدم. در طول دبستان هیچ گاه متوجه نشدم که چرا بازی و داستان سرایی و نقاشی را بایستی رها می کردم و راهی محیط خشک و سرد مدرسه ام می شدم. آن هم با آن آژیر های سرسام آور و جیغ و داد از وحشت بمباران و ترس آسیب از بدو بدو ها به سمت پناهگاه های تنگ و تاریک. اما مفر آن روزها تنها نقاشی بود. کلاس هایی که در طول هفته بعد از مدرسه می رفتم جهان پیرامونم را رنگارنگ کرد.

 

در آغاز دوران نوجوانی به حساب آن زمان، مقطع راهنمایی تحصیلی، کتاب خواندن پر های قوی تری برای پرواز به دنیای خیال و واقعیت برایم فراهم کرد. بعد هم با تمام علاقه ای که به هنر داشتم به دلیل کم بودن هنرستان در نهایت بی علاقگی در رشته علوم تجربی شروع به تحصیل کردم. واقعا حس و حال بدی بود. عکاسی را از همان زمان شروع کردم. آخر های دوران دبیرستان بود که با جمع کردن پول توجیبی ها و کمک های خانواده اولین دوربینم را خریدم. یک کنون AE1. بعد هم فریاد زدم فقط در صورتی دانشگاه می روم که عکاسی بخوانم.

چهار سال از بهترین دوران زندگی ام را در دانشگاه آزاد اسلامی و با گروهی از بهترین اساتید هنری گذراندم که حتی فکر نمی کنم تا به امروز دانشگاه آزاد دیگر توانسته باشد تمام آن اساتید را یک جا و با هم جمع کند. البته شاید تصور من باشد. در حال خوب ما، چاپ روزنامه های متفاوت، مجلات ادبی و هنری، برگزاری نمایشگاه های مختلف هنری، جلسات نمایش فیلم و نقد و بررسی شان و بیشمار فعالیت های فرهنگی دیگر نقش بسزایی داشتند. توی مجله تندیس می نوشتم، نقد درباره عکس، مصاحبه با هنرمندان و …. . سایت تهران اونیو فضای دیگری بود که مجال ابراز نظر و بیان شدن در آن سال ها را برایم فراهم کرد. در ضمن از همان جا با فردی آشنا شدم که دریچه دنیای کار داوطلبانه با کودکان و نوجوانان ساکن در محلات فقیرنشین شهر را به رویم گشود. طرح ها و برنامه های مختلفی را از آن زمان تا به امروز در زمینه های خلاقیت با کودکان و نوجوانان کار کردم و بعدها کلاس آموزش عکاسی ماجرا را تکمیل کرد.

 در هر حال بعد از یک سال کار روی پایان نامه عملی دانشگاه تمام و مدرک کارشناسی کسب شد. در دوران دانشگاه، در چند نمایشگاه گروهی شرکت کرده بودم و دیگر نوبت نمایشگاه انفرادی بود. نمایشگاه انفرادی ام با نام قفسه ها همزمان شد با آغاز دوران جدید شرایط فرهنگی، هنری و اجتماعی کشور. استودیو عکاسی با نام حنا را با همکاری یکی از دوستان برای چند سالی راه انداختم، انژیو توانمندسازی، حمایتی برای کودکان، نوجوانان و مادران را با همکاری گروهی از دوستان و همکاران درمنطقه امام زاده یحیی تاسیس کردیم و در این مدت هر از گاهی در نمایشگاه های عکاسی در داخل و خارج از کشور شرکت کردم.

ورود کاربران